روانشناسی خیانت زن به مرد: 19 نکته کلیدی
خیانت، زخمی عمیق بر پیکره یک رابطه است و درک علل آن، گامی مهم در راستای التیام و پیشگیری محسوب میشود. در حالی که تصور رایج بیشتر بر خیانت مردان متمرکز است، خیانت زنان نیز واقعیتی انکارناپذیر است که نیازمند بررسی دقیقتر و نگاهی بیطرفانه است. این مقاله به بررسی 19 نکته کلیدی در روانشناسی خیانت زن به مرد میپردازد.
- ✳️
نیازهای عاطفی برآورده نشده:
فقدان صمیمیت، درک، همدلی و توجه در رابطه، میتواند زن را به جستجوی این نیازها در خارج از رابطه سوق دهد.
- ✳️
احساس تنهایی و انزوا:
زمانی که زن احساس کند در رابطه تنهاست و ارتباط عمیقی با همسرش ندارد، احتمال خیانت افزایش مییابد. - ✳️
کمبود ارتباط جنسی:
عدم رضایت جنسی، اعم از کمیت یا کیفیت، میتواند یکی از دلایل خیانت باشد.
- ✳️
احساس نادیده گرفته شدن:
وقتی زن احساس کند که نظرات، احساسات و نیازهایش توسط همسرش نادیده گرفته میشود، احتمال خیانت بیشتر میشود. - ✳️
انتقام:
خیانت مرد، میتواند انگیزه انتقام را در زن ایجاد کند. - ✳️
جستجوی هیجان و تنوع:
برخی زنان به دنبال تجربه هیجان و تنوع در زندگی خود هستند و ممکن است خیانت را راهی برای رسیدن به این هدف بدانند. - ✳️
فرصت طلبی:
قرار گرفتن در موقعیتهای خاص که امکان خیانت را فراهم میکند، میتواند احتمال وقوع آن را افزایش دهد. - ✳️
مشکلات ارتباطی مزمن:
وجود مشکلات ارتباطی حل نشده در رابطه، میتواند زن را به سمت شخص دیگری سوق دهد که با او ارتباط بهتری برقرار میکند. - ✳️
عدم تعهد عاطفی مرد:
اگر زن احساس کند که همسرش به او تعهد عاطفی ندارد، احتمال خیانت در او بیشتر میشود. - ✳️
تصمیم های اشتباه در گذشته:
زنانی که در گذشته روابط موفقی نداشته اند و یا دوران سختی را گذرانده اند, به دلیل نا امنی در رابطه , ممکن است به خیانت روی بیاورند. - ✳️
تاثیرات محیطی:
زنانی که در معرض محیطی هستند که خیانت در آن امری عادی تلقی می شود, احتمال اینکه خودشان هم خیانت کنند بیشتر است. - ✳️
احساس ارزشمند نبودن:
زنانی که حس می کنند مورد قدردانی و ارزشمندی همسرشان قرار ندارند, به دنبال کسی می گردند که این احساس را در آنها ایجاد کند.
- ✳️
افسردگی و اضطراب:
اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب، میتوانند به احساس ناامیدی و نارضایتی از زندگی منجر شده و احتمال خیانت را افزایش دهند. - ✳️
تغییرات در ظاهر و جذابیت:
تغییرات منفی در ظاهر و کاهش جذابیت زن از دید همسرش، ممکن است منجر به احساس نادیده گرفته شدن و در نتیجه خیانت شود.

- ✳️
عدم استقلال مالی:
وابستگی مالی به همسر، میتواند زن را در یک رابطه ناراضی گیر بیندازد و او را به دنبال راهی برای رهایی از این وضعیت سوق دهد. - ✳️
فشار های اجتماعی و خانوادگی:
فشارهای ناشی از انتظارات غیرمنطقی خانواده و جامعه, میتواند به نارضایتی زن از زندگی مشترک منجر شود. - ✳️
عدم حمایت همسر در مواقع سخت:
عدم حمایت و همراهی همسر در شرایط بحرانی و سخت زندگی, میتواند احساس تنهایی و ناامیدی را در زن تشدید کند. - ✳️
مقایسه زندگی خود با دیگران:
مقایسه مداوم زندگی خود با زندگی دیگران و احساس کمبود و حسرت, میتواند به نارضایتی و خیانت منجر شود. - ✳️
عدم مدیریت صحیح خشم و استرس:
ناتوانی در کنترل خشم و استرس, میتواند باعث بروز رفتارهای پرخاشگرانه و آسیب زننده به رابطه شود.
درک این عوامل میتواند به زوجها کمک کند تا با یکدیگر با صداقت و شفاف صحبت کنند، نیازهای خود را بیان کنند و برای تقویت رابطه خود تلاش کنند. پیشگیری همیشه بهتر از درمان است و با ایجاد یک رابطه سالم و رضایتبخش، میتوان از بروز خیانت جلوگیری کرد. همچنین توجه کنید که این نکات جنبه های کلی را در بر می گیرند و بررسی و مشاوره با یک متخصص در زمینه روانشناسی و زوج درمانی، میتواند راهگشای بهتری در حل مشکلات و بهبود روابط باشد.
19 نکته در روانشناسی خیانت زن به مرد
1. احساس نادیده گرفته شدن و عدم قدردانی
یکی از اصلیترین دلایل خیانت زنان، احساس نادیده گرفته شدن در رابطه است.وقتی زن احساس کند که همسرش به نیازهای عاطفی، فیزیکی یا فکری او توجهی ندارد، احتمال خیانت افزایش مییابد.این نادیده گرفته شدن میتواند در قالب عدم ابراز علاقه، بیتوجهی به دستاوردها، یا عدم مشارکت در تصمیمگیریهای مهم زندگی باشد.زنانی که احساس میکنند همسرشان قدردان زحمات و تلاشهایشان نیست، بیشتر در معرض خطر خیانت قرار میگیرند.این کمبود قدردانی باعث ایجاد خلاء عاطفی در زندگی زن میشود که ممکن است به دنبال پر کردن آن در جای دیگری باشد.
گاهی اوقات این نیاز به قدردانی به قدری قوی است که زن را به سمت فردی میکشاند که او را مورد تحسین و تمجید قرار میدهد.
درک و رفع این نیازها میتواند به پیشگیری از خیانت کمک شایانی کند.باید به یاد داشت که قدردانی، ابراز علاقه و توجه مداوم، پایههای یک رابطه سالم را تشکیل میدهند.
2. کمبود صمیمیت عاطفی
صمیمیت عاطفی فراتر از رابطه جنسی است و شامل احساس نزدیکی، همدلی و درک متقابل بین زوجین میشود. کمبود این صمیمیت میتواند زمینه را برای خیانت فراهم کند.
زنانی که از نظر عاطفی از همسر خود جدا شدهاند، ممکن است به دنبال فردی باشند که با او احساس ارتباط عمیقتری داشته باشند. این کمبود صمیمیت میتواند ناشی از عدم گفتگو، عدم ابراز احساسات یا عدم توانایی در درک دیدگاههای یکدیگر باشد. ایجاد صمیمیت عاطفی نیازمند صرف وقت و تلاش برای برقراری ارتباط موثر و همدلانه است. گوش دادن فعال، ابراز همدلی و به اشتراک گذاشتن احساسات، میتواند به تقویت صمیمیت عاطفی کمک کند. بدون صمیمیت عاطفی، رابطه ممکن است سطحی و خالی از معنا به نظر برسد.
3. مشکلات جنسی در رابطه
اگرچه صمیمیت عاطفی مهمتر است، اما مشکلات جنسی نیز میتوانند نقش مهمی در خیانت زنان ایفا کنند. نارضایتی جنسی، عدم تطابق در تمایلات جنسی، یا عدم وجود رابطه جنسی، میتواند باعث ایجاد ناامیدی و سرخوردگی در زن شود. این نارضایتی میتواند باعث شود زن به دنبال ارضای نیازهای جنسی خود در خارج از رابطه باشد. باید زوجین در مورد نیازها و تمایلات جنسی خود با یکدیگر صحبت کنند و به دنبال راه حلهایی برای رفع مشکلات جنسی باشند. مشاوره جنسی میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. نادیده گرفتن مشکلات جنسی میتواند منجر به نارضایتی و خیانت شود. گفتگو و تلاش برای رفع این مشکلات، ضروری است.
4. بحران میانسالی
مانند مردان، زنان نیز ممکن است در دوران میانسالی دچار بحران هویت و احساس بیهدفی شوند.این بحران میتواند باعث شود زن به دنبال تجربیات جدید و هیجانانگیز باشد، حتی اگر این تجربیات خارج از چارچوب رابطه باشند.این بحران میتواند باعث شود زن احساس کند که زندگیاش یکنواخت و فاقد چالش است.خیانت میتواند به عنوان راهی برای فرار از این احساسات ناخوشایند و تجربه هیجان و تازگی در نظر گرفته شود.حمایت و درک همسر در این دوران میتواند به زن کمک کند تا با بحران میانسالی به طور سالمتری مقابله کند.
در ضمن، تشویق زن به دنبال کردن علایق و اهداف جدید، میتواند به او کمک کند تا احساس رضایت و معنا در زندگی خود داشته باشد.
بحران میانسالی یک مرحله طبیعی از زندگی است، اما مدیریت صحیح آن میتواند از بروز مشکلات جدیتر جلوگیری کند.ایجاد فرصتهایی برای تجربه چیزهای جدید و هیجانانگیز، بدون خیانت، میتواند کمک کننده باشد.
5. فرصت طلبی
گاهی اوقات خیانت نتیجه یک فرصت ناگهانی و غیرمنتظره است. زنی که قصد خیانت نداشته است، ممکن است در موقعیتی قرار بگیرد که وسوسه شود و تسلیم شود. این موقعیت میتواند شامل یک رابطه دوستانه نزدیک با یک همکار، یک سفر کاری، یا یک مهمانی باشد. باید زنان و مردان به طور یکسان از مرزهای خود آگاه باشند و از قرار گرفتن در موقعیتهایی که ممکن است منجر به وسوسه شوند، اجتناب کنند. در ضمن، داشتن یک سیستم ارزشی قوی و پایبندی به اصول اخلاقی، میتواند در برابر وسوسهها مقاومت ایجاد کند. اجتناب از موقعیتهای پرخطر و تقویت اراده، میتواند به حفظ وفاداری در رابطه کمک کند. حتی یک گفتگوی ساده با همسر در مورد این مسائل میتواند پیشگیرانه عمل کند.
6. خشم و انتقام
خیانت میتواند به عنوان یک عمل انتقامجویانه انجام شود. زنی که احساس میکند همسرش به او خیانت کرده است یا به او آسیب رسانده است، ممکن است برای تلافی جویی و انتقام، به او خیانت کند. این نوع خیانت معمولاً ناشی از احساس خشم، رنجش و ناراحتی عمیق است. به جای خیانت، بهتر است زوجین برای حل مشکلات خود به دنبال مشاوره و درمان باشند. خیانت فقط باعث تشدید مشکلات و ایجاد زخمهای عمیقتر میشود. بخشش و التیام، فرایندی زمانبر و دشوار است، اما برای حفظ رابطه، ضروری است. سعی کنید به جای انتقام، به دنبال حل ریشهای مشکلات باشید.
7. مشکلات ارتباطی
عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر و با صداقت با همسر، میتواند باعث ایجاد نارضایتی و جدایی عاطفی شود. زنانی که احساس میکنند نمیتوانند با همسر خود در مورد احساسات، نیازها و نگرانیهای خود صحبت کنند، ممکن است به دنبال فرد دیگری باشند که به حرفهایشان گوش دهد و آنها را درک کند. ارتباط موثر شامل گوش دادن فعال، ابراز همدلی، و به اشتراک گذاشتن احساسات است. یادگیری مهارتهای ارتباطی میتواند به زوجین کمک کند تا مشکلات خود را به طور سازنده حل کنند و از بروز سوء تفاهمها جلوگیری کنند. مشاوره زوجی میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. بدون ارتباط، رابطه ممکن است به تدریج رو به زوال برود. تلاش برای برقراری ارتباط موثر، سرمایهگذاری ارزشمندی در آینده رابطه است.
8. فقدان هیجان و تنوع
رابطههای طولانیمدت ممکن است به تدریج دچار یکنواختی و روزمرگی شوند. زنانی که احساس میکنند زندگیشان فاقد هیجان و تنوع است، ممکن است به دنبال تجربیات جدید و هیجانانگیز در خارج از رابطه باشند. این کمبود هیجان میتواند باعث شود زن احساس کند که زندگیاش کسلکننده و فاقد معنا است. برای جلوگیری از این اتفاق، زوجین باید به طور فعال برای ایجاد هیجان و تنوع در رابطه خود تلاش کنند. این میتواند شامل سفر رفتن، امتحان کردن فعالیتهای جدید، یا صرفاً ایجاد تغییرات کوچک در روال روزمره باشد. از امتحان کردن چیزهای جدید نترسید و به دنبال راههایی برای ایجاد هیجان و تنوع در زندگی مشترک خود باشید. حتی تغییرات کوچک میتوانند تاثیر بزرگی داشته باشند.
9. عدم تطابق شخصیتی
در برخی موارد، خیانت میتواند ناشی از عدم تطابق شخصیتی بین زوجین باشد. اگر زوجین در ارزشها، علایق و اهداف خود تفاوتهای اساسی داشته باشند، ممکن است به تدریج از یکدیگر دور شوند و به دنبال افرادی باشند که با آنها سازگاری بیشتری دارند. این عدم تطابق میتواند باعث ایجاد تنش و درگیری مداوم در رابطه شود. باید زوجین قبل از ازدواج، به طور جدی در مورد سازگاری خود با یکدیگر فکر کنند. در ضمن، تلاش برای درک و پذیرش تفاوتهای یکدیگر، میتواند به کاهش تنشها و بهبود رابطه کمک کند. پذیرش تفاوتها و تلاش برای یافتن نقاط مشترک، کلید یک رابطه موفق است. صداقت در شناخت نقاط قوت و ضعف شخصیتی همدیگر اهمیت دارد.
10. اعتماد به نفس پایین
زنانی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است برای جلب توجه و تایید دیگران، به دنبال روابط خارج از ازدواج باشند.آنها ممکن است احساس کنند که همسرشان به اندازه کافی آنها را دوست ندارد یا به آنها توجه نمیکند و به دنبال اثبات ارزشمندی خود در جای دیگری باشند.این نیاز به تایید میتواند زن را آسیبپذیر کند و او را در معرض خطر خیانت قرار دهد.تقویت اعتماد به نفس زن، میتواند به او کمک کند تا احساس ارزشمندی و دوستداشتنی بودن کند و از نیاز به تایید دیگران رها شود.همسر میتواند با ابراز علاقه و قدردانی، و همچنین تشویق زن به دنبال کردن علایق و اهداف خود، به تقویت اعتماد به نفس او کمک کند.
تشویق و حمایت همسر در این زمینه بسیار ارزشمند است.
شناخت و قدردانی از ویژگیهای مثبت همسر، میتواند به تقویت اعتماد به نفس او کمک کند.
11. تاریخچه خیانت در خانواده
مطالعات نشان دادهاند که افرادی که در خانوادهای بزرگ شدهاند که خیانت در آن رایج بوده است، بیشتر در معرض خطر خیانت قرار دارند. این میتواند به دلیل الگوبرداری از رفتار والدین یا آموختن این باور باشد که خیانت یک امر عادی و قابل قبول است. آگاهی از این موضوع میتواند به افراد کمک کند تا الگوهای رفتاری خود را شناسایی کرده و برای تغییر آنها تلاش کنند. مشاوره میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. شکستن چرخههای معیوب رفتاری، نیازمند آگاهی و تلاش آگاهانه است. تغییر امکان پذیر است، اما نیازمند اراده و تعهد است. صحبت با یک درمانگر میتواند به شما در این مسیر کمک کند.
12. تاثیر دوستان و اطرافیان
محیط اجتماعی فرد میتواند تاثیر زیادی بر رفتار او داشته باشد. اگر زن در میان دوستانی باشد که خیانت را امری عادی میدانند، احتمال اینکه او نیز به این کار دست بزند، افزایش مییابد. فشار همسالان میتواند بسیار قوی باشد. باید افراد در انتخاب دوستان خود دقت کنند و با کسانی معاشرت کنند که ارزشهای مشابهی دارند. در ضمن، داشتن یک سیستم ارزشی قوی و پایبندی به اصول اخلاقی، میتواند در برابر تاثیرات منفی محیط مقاومت ایجاد کند. انتخاب آگاهانه دوستان و معاشران، میتواند به حفظ سلامت رابطه کمک کند. مراقب تاثیرات منفی محیط باشید. همیشه ارزش های خود را در نظر بگیرید.
13. مشکلات مالی
مشکلات مالی میتواند فشار زیادی بر رابطه وارد کند و باعث ایجاد تنش و درگیری بین زوجین شود. زنانی که احساس میکنند همسرشان نمیتواند نیازهای مالی آنها را برآورده کند، ممکن است به دنبال فرد دیگری باشند که از نظر مالی از آنها حمایت کند. این مشکل بهویژه در جوامعی که بر ارزشهای مادی تاکید زیادی دارند، شایعتر است. باید زوجین در مورد مسائل مالی خود به طور با صداقت و شفاف صحبت کنند و برای حل مشکلات مالی خود با یکدیگر همکاری کنند. مشاوره مالی میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. یک رابطه سالم و پایدار، ارزش بیشتری از ثروت مادی دارد. همکاری و همفکری در مدیریت مالی، میتواند به کاهش تنشها و بهبود رابطه کمک کند.
14. احساس تنهایی در رابطه
گاهی اوقات، زن ممکن است حتی در یک رابطه متاهلی احساس تنهایی کند. این احساس میتواند ناشی از عدم ارتباط عاطفی، عدم حمایت همسر، یا عدم وجود فعالیتهای مشترک باشد. زنانی که احساس تنهایی میکنند، ممکن است به دنبال فرد دیگری باشند که با او احساس ارتباط و همدلی کنند. باید زوجین برای ایجاد یک رابطه عاطفی قوی و پایدار تلاش کنند. این میتواند شامل صرف وقت با کیفیت با یکدیگر، گوش دادن فعال به حرفهای همدیگر، و به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار باشد. ایجاد فعالیتهای مشترک و سرگرمیهای مشترک، میتواند به تقویت رابطه و کاهش احساس تنهایی کمک کند. به یکدیگر توجه کنید و از هم حمایت کنید. با هم بخندید و با هم گریه کنید.
15. تغییر در اولویت ها و اهداف
با گذشت زمان، اولویتها و اهداف افراد ممکن است تغییر کند. اگر زوجین در مسیرهای متفاوتی قرار بگیرند و دیگر اهداف مشترکی نداشته باشند، ممکن است از یکدیگر دور شوند و به دنبال افرادی باشند که با اهداف جدید آنها سازگارتر باشند. باید زوجین به طور مرتب در مورد اهداف و برنامههای خود با یکدیگر صحبت کنند و برای یافتن نقاط مشترک تلاش کنند. در ضمن، حمایت از یکدیگر در دستیابی به اهداف فردی، میتواند به حفظ رابطه کمک کند. پذیرش تغییرات و تلاش برای انطباق با آنها، کلید یک رابطه موفق و طولانیمدت است. در مورد رویاهای خود با یکدیگر صحبت کنید. از یکدیگر حمایت کنید تا به آرزوهای خود برسید.
16. وسوسه های فضای مجازی
دسترسی آسان به افراد مختلف از طریق شبکههای اجتماعی و برنامههای دوستیابی، وسوسه خیانت را افزایش داده است. زنانی که به دنبال هیجان، توجه یا تایید دیگران هستند، ممکن است در فضای مجازی با افرادی ارتباط برقرار کنند که این نیازها را برآورده میکنند. باید زوجین در مورد استفاده خود از فضای مجازی با یکدیگر صحبت کنند و قوانینی را برای حفظ حریم خصوصی و جلوگیری از خیانت تعیین کنند. استفاده آگاهانه و مسئولانه از فضای مجازی، میتواند به حفظ رابطه کمک کند. مراقب باشید که به چه کسی اعتماد میکنید. از افشای اطلاعات شخصی خود به افراد غریبه خودداری کنید. به حریم خصوصی یکدیگر احترام بگذارید.
17. سابقه مشکلات روانی
افرادی که سابقه مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب یا اختلالات شخصیتی دارند، ممکن است بیشتر در معرض خطر خیانت قرار داشته باشند. این مشکلات میتوانند باعث ایجاد احساس ناامیدی، بیقراری و نیاز به توجه شوند که ممکن است با خیانت برطرف شوند. باید افراد مبتلا به مشکلات روانی، به دنبال درمان و حمایت باشند. در ضمن، همسر میتواند با درک و حمایت از فرد مبتلا، به او در بهبودی کمک کند. با کمک حرفهای، میتوان بر این مشکلات غلبه کرد و یک زندگی سالم و شاد داشت. از یکدیگر حمایت کنید و به هم کمک کنید تا بهبود پیدا کنید. هیچگاه از کمک خواستن نترسید.
18. عدم تعهد و مسئولیت پذیری
خیانت اغلب نشان دهنده عدم تعهد و مسئولیت پذیری در رابطه است. زنی که به رابطه خود متعهد نیست و احساس مسئولیت نمی کند، ممکن است به راحتی به خیانت دست بزند. تعهد به رابطه، به معنای وفاداری، صداقت و احترام متقابل است. مسئولیت پذیری، به معنای پذیرش مسئولیت اعمال و رفتارهای خود و تلاش برای بهبود رابطه است. باید زوجین از ابتدا در مورد تعهدات و انتظارات خود در رابطه صحبت کنند. بدون تعهد و مسئولیت پذیری، رابطه محکوم به شکست است. به قول های خود عمل کنید و به تعهدات خود پایبند باشید.
19. فقدان حل اختلاف سازنده
زوج هایی که نمی توانند به طور سازنده اختلافات خود را حل کنند، بیشتر در معرض خطر خیانت هستند.درگیری های حل نشده میتوانند به مرور زمان به کینه و نارضایتی تبدیل شوند و یکی از طرفین را به سمت فرد دیگری که احساس درک شدن به او می دهد سوق دهند.عدم مهارت در گفتگو و یافتن راه حل مشترک برای مشکلات میتواند فاصله بین زوجین را افزایش دهد.یادگیری مهارت های حل اختلاف سازنده برای هر زوجی ضروری است.این مهارت ها شامل گوش دادن فعال، همدلی، ابراز احساسات به شیوه ای محترمانه و یافتن راه حل هایی است که برای هر دو طرف قابل قبول باشد.
مراجعه به مشاور زوج درمانی میتواند به زوج ها کمک کند تا مهارت های حل اختلاف خود را تقویت کرده و روابط خود را بهبود بخشند.حل اختلافات به شیوه ای سازنده نه تنها خطر خیانت را کاهش می دهد بلکه به صمیمیت و درک متقابل نیز کمک می کند.هدف از حل اختلاف پیروزی نیست، بلکه یافتن راه حلی است که به نفع هر دو طرف باشد.از سرزنش و انتقاد خودداری کنید و بر یافتن راه حل تمرکز کنید.با یکدیگر همدلی کنید و سعی کنید دیدگاه یکدیگر را درک کنید.







صحبت درباره خیانت همیشه مثل راه رفتن روی لبه تیغ است. موضوعی که هر کسی از زاویه خودش به آن نگاه می کند و انگار یک جور تاریک و روشن دارد. وقتی پای زن و مرد وسط می آید، انگار همه چیز پیچیده تر هم می شود. من چند سال پیش با زوجی کار می کردم که فکر می کردند مشکلشان چیز دیگری است، اما ریشه همه چیز در همان احساس تنهایی و بی توجهی بود که زن تجربه می کرد.
خیلی ها فکر می کنند مشکلات جنسی مهم ترین عامل خیانت است، اما گاهی یک گفتگوی ساده می تواند عمیق تر از هر رابطه فیزیکی آسیب بزند. یادم می آید خانمی تعریف می کرد چطور همسرش سال ها با او حرف نمی زد، ولی انتظار داشت وفاداری هم بماند. واقعیت این است که بعضی آدم ها آنقدر در خودشان غرق می شوند که فراموش می کنند طرف مقابل هم نفس می کشد.
گاهی به جای دنبال مقصر گشتن، باید بپذیریم آدم ها در مسیر زندگی تغییر می کنند. چیزی که ده سال پیش دوست داشتند، شاید امروز برایشان بی معنی شده باشد. من شاهد رابطه ای بودم که زن و مرد هر دو آدم های خوبی بودند، اما انگار دو خط موازی شده بودند که هیچ وقت به هم نمی رسیدند. نه در علایق، نه در خواسته ها و نه حتی در تعریفشان از خوشبختی. اینجاست که آسیب شروع می شود، وقتی یکی فکر می کند دارد در زندان رابطه خفه می شود و دیگری اصلا متوجه دیوارهایی که کشیده نیست.